دانلود البوم Get Lucky

>> ۵ مهر ۱۳۸۸

اين بار البوم Get Lucky را در دو فرمت و كيفيت براي دوستان مي گذارم.
لينك اول:Audio: Mp3 - 192 Kbps - 71,2 Mb
لينك دوم كه خودم اپلود كردم و تا اون جايي كه ممكن بود سعي كردم كه حجم را پايين بياورم و كيفيت را بالا نگه دارم تا عزيزان دايال اپي هم بتوانند دانلود كنند. خودم كيفيت اهنگ ها را با 128 mp3 برابر مي دانم.و اميدوارم كه شما هم از ان لذت ببريد.
لينك دوم:Audio:WMA - 64 kbps - 21 mb
البته اين البوم را با برنامه kgb archiever كم حجم كردم كه اين برنامه را از اينجا مي توانيد دانلود كنيد.
پسوورد اين فايل هم:www.bindownload.com 
منتظر نظرات و انتقادات شما هستيم.

Read more...

مصاحبه Jess Kornbluth با Mark Knopfler براي البوم Get Lucky

>> ۲۹ شهریور ۱۳۸۸

مارك نافلر:"من اهنگ هاي خيلي زيادي مي سازم و سپس انها را منتشر مي كنم...متاسفم" 

اين يازده اهنگ داستان هاي كوتاه كامل و اصلي و تشريح شخصيت هاست،مقايسه ي موسيقي توسط يكي از بزرگترين گيتاريست هاي كره ي زمين.كيفيت به طور يكنواخت بالاست و اين تعجب اور نيست.
چيزي كه من را غافلگير كرد...و چيزي كه هواداران داير استريتس و مارك نافلررا متعجب كرد اين هست كه نافلر به نظر مياد كه اين البوم را بدون ملاحظه به بازار فروش داره منتشر ميكنه.هيچ شكي وجود نداره كه تو دوست داري اهنگ Punish the Monkey با ارگ دستي يا Boom LikeThat.نتيجه محتمل:شخصي كه با گروهش 120 ميليون نسخه از البومش را فروخت كه بيشترين قدرداني را از عاشقان موسيقي پذيرا شد:هوشمند،با ادب و با سواد كه مي تواند بخواند بدون اينكه لبهايش را حركت دهد.
يك بي ميلي...يا يك ناتواني است؟... براي توافق.يك حس كنجكاوي در 60 سالگي،درباره ي ترانه نويسي كه قلمروي شخصي جديدش را كشف مي كند. با همه چيز سر و كله مي زند براي اعتبار و صحت.تو مجبور نيستي كه با مارك نافلر صحبت طولاني داشته باشي قبل از اينكه استخوان بندي صحبت هات را درست كني.گوش كن:

جس كورنبلوث(jesse Kornbluth):چهار كلمه:تجديد ديدار دايراستريتس
مارك نافلر(اهي مي كشد):اين روزها،به نظر مياد كه مد شده است.اما من اين كار را كردم و كار درستي هم كردم.من از نتيجه ي اين كار خوشحالم.
جس:ما داريم درباره ي 300 ميليون دلارفروش صحبت مي كنيم.
مارك نافلر:من به كار بيشتر فكر مي كنم بيشتر از ان چيزي كه انجام ميدهم...رشد و توسعه ي ضبط هام و اجراهاي زنده ي جديد،لذت از بي ثباتي و دگرگوني كه بدست مياد.
جس: در يك كنفرانس من شنيدم كه Steve Jobs(رئيس شركت پيكسار) نقل قولي از بيتلز كرد:"تو و من خاطراتي داريم طولاني تر از جاده اي كه در پيش روي ماست."من مي شنوم كه اين ايده به طور خلاصه در البوم جديدت است.تجربه ي زندگي زيادي وجود دارد...مردمي كه از عشق جواني شان دور افتاده اند،رفيق و همراه گمشده،خاطرات دوران بچگي.
مارك نافلر: جاده رو به روست...اره،اين يك تصوير متفاوته.من يك قسمتي از سرباز كهنه كار در لباس موسيقي ام،بنابراين بعضي چيزها وجود دارند كه من را ساختند. ترانه "Cleaning My Gun" از نقطه نظر يك سرباز كهنه كار است،نقطه نظر يك بازمانده.من يك couple of notes ساخته ام كه ممكن است تو بهش بگي كه اون بك گراند بعضي از ترانه هام است.اما من سعي مي كنم كه خيلي دخالت نكنم يا توضيح ندهم.من نمي خواهم كه ترانه هامو براي تو تباه كنم.من به اين نتيجه رسيده ام كه اين خواسته ي توست براي اينكه اون چي باشه.
جس: در "Remembrance Day" تو اسم انهايي را مي بري كه...در جنگ مرده اند،به نظر مياد...حالا توي اين دنياي خاكي ايا تو مرداني را مي شناسي(كه در جنگ مرده باشند)؟
مارك نافلر: اون فقط يك ليست از پسرهاست.با تيم كريكت شروع كردند.در خيلي از اجتماعات،تيم كريكت و تيم فوتبال... و در امريكا، تيم هاي بيسبال...بودند بچه هايي كه به جنگ رفتند.
جس: ان نزديكترين انتقاد اجتماعي تو در اين البوم است.هيچ كنايه و تعارفي وجود ندارد،ترانه اي تلخ و خشمگين مانند "Punish the Monkey". ايا نافلر مهربان و دلپذير شده است؟
مارك نافلر: پيرتر كه شدم بد خلق تر هم شدم.من تعدادي دوست ناپسند يكسان دارم كه به همراه همسرانشان با من در صبح قدم مي زنند. و وقتي به خانه بر مي گردم يك حس بهتري دارم.
جس: من به فكر يكي از البوم هاي Bruce Springsteen افتادم كه بر طبق گفته ي مديرش هيچ اهنگ بارز و اشكاري در ان نيست.بروس سريع رفت خانه و ترانه ي "Dancing in the Dark" را ساخت.و همه ي دنيا البومش (Born in the USA) را خريد.من مي ترسم كه "Get Lucky" كمتر مورد توجه قرار گيرد چون ان فقط جلوه دارد.
مارك نافلر:ان فكر من بود،من به چيز هايي شبيه ان نياز دارم.
جس: من متوجه شدم كه تو يك كنسرت در اين ماه داري و سپس تا مي 2010 هيچ كنسرتي نخواهي داشت.اين نمي تواند اينگونه باشد.
مارك نافلر:من دارم سعي مي كنم كه راهي را پيدا كنم براي موسيقي پاپ فراتر از انچه كه در امريكا است ودر خانه كنار همسرم باشم يا به امور بچه هام برسم،فقط توسط خودم.و يك تور از ماه اوريل تا جولاي برگزار خواهد شد.
ايا داير استريتس 250 كنسرت در يك سال برگزار نكرد؟
مارك نافلر: وقتي تو جوان هستي و در يك گروهي،انگار كه يك تيم فوتبال مسلح داري...تو جاري هستي.اما بعضي از انها از تو دور مي شوند.
جس: از فندر(Fender)،مارك نافلر فقط از استراتوكستر(Stratocaster) استفاده مي كرد.ايا هنوز هم ازش استفاده مي كني يا اينكه ديگه قديمي شده و گذاشتي تو انبار؟
مارك نافلر: من توي صحنه از يك مدل جديدش به جاي اون قديميه مي زنم.اون بهتر كار مي كنه.اون همه ي توصيفات خوب را داراست. ديگران كه از ان استفاده كرده اند به نظر خوششان امده.
جس: مايكل جوردن هر شب يك جفت كفش نايك جديد مي پوشيد. ايا تو هم بيشتر از يك استراتوكستر داري؟
مارك نافلر: من مي توانم پول خيلي زيادي با زدن يكي از گيتارها براي كار هاي خير خواهانه ام در بيارم و سپس ان را مي فروشم.بنابراين من معمولا از يك گيتار جديد استفاده مي كنم.
جس: من استانداردهاي بالاي تو را ديده ام،همانند يك توهين اشكار به فرهنگ رو به زوال ما است.انها دوباره قوت قلب مي دهند به انهايي از ما كه مراقبت مي كنند از اين چيزها،ما تنها نيستيم،ديوانه نيستيم.به عبارت ديگر"Get Lucky" مايه ي تسلي است.ايا مي تواني اين را شرح بدهي؟
مارك نافلر: تحليل و فساد تدريجي وجود داشته است، ونه فقط در امريكا.ان مهمتر مي شود براي مردمي كه توجه مي كنند به خودشان و اين امكان وجود دارد كه تشخيص بدهند و احساس كنند كه بايد بايستند.


Read more...

مصاحبه Jesse Kornbluth با Mark knopfler براي البوم Kill to Get Crimson

وقتي به مارك نافلر گوش مي دهم...چه چيزايي از گيتار خموشش بيرون مياد و فضا را پر از تاثير مي كنه.و اين راهيست كه از 1970 وقتي كه با گروهش داير استريتس ترانه Sultans of Swing را ساخت شروع كرده.
در اون دوره ما گوش مي داديم به راديو و برنامه Saturday Night Fever و موسيقي را از اين طريق دنبال مي كرديم. اما اينجا يه گروهي بود كه به نظر مياد كه قهرمان موسيقي از مد افتاده بود. او اهنگش رو در اين شو به نمايش گذاشت و اين شروع كارش بود.
بعد از 30 سال مارك نافلر نشان داده است كه ذوق و استعداد هنريش فريفتني و مسحور كننده است.در ميانه دهه 1980 داير استريتس موفق ترين گروه موسيقي در جهان بود.در يك سال گروه براي 2.5 ميليون نفر برنامه اجرا كرد.پروژه هاي نافلر بيش از صد ميليون نسخه بر روي CD فروخت و براي سوپراستارها ترانه ساخت و موسيقي فيلم نيز تهيه كرد.
Kill to Get Crimson ادامه فعاليت هاي سولوي نافلر است.خيلي از ترانه ها داستان هاي كوتاه در مقياس هاي كوچك است با شعرهاي دقيق و مهيج.تو مجبوري كه به مغزت فشار بياري كه به نكات ريز ترانه پي ببري.اين پيچيده وموسيقي بالغ است:خبره و ماهر و بي ريا،كنايه اميز واميدواري از روي محافظه كاري.و اين جادوي ترانه هاي اوست،يكي از بزرگترين تماثل موسيقي راك به نظر مياد هنوز خودش رو يك نوازنده كوچك در يك كارناوال در حال حركت مي بينه.
نافلر در لندن زندگي مي كنه.با زن سومش و چهار بچه و چند موتور سيكلت و بدون هيچ گونه رسوايي اخلاقي.او در نيكوكاري بخشنده است و كم مصاحبه مي كند و فقط زماني كه البوم جديدي وارد بازار مي كند مصاحبه مي كند.تلفنم زنگ زد و اون صداي مخملي مارك نافلر بود.نافلر خيلي مودب است و من هم سعي كردم كه باشم و ما از البوم جديدش شروع كرديم.
خ:جلد روي البوم يك نقاشي از چند تا وسپاي قرمز پارك شده است.چرا؟
م:عنوان البوم از ترانه اي با عنوان kill to get crimson مياد. درباره شهوت يك هنرمند به رنگ.نقاشي از John Bratby بود و به نظرم اومد كه به البوم من مرتبط است.
خ:ايا نمي تونست يه دليل عميق تر داشته باشه؟تو موتور سيكلت مي روني.چند سال قبل تو يه تصادف وحشتناك داشتي كه چند تا از دنده هات رو شكست."Kill to Get to Crimson" يه كد بود براي ارجاع به تصادفت؟
م:اوه نه.اين ساده است.من يه اسكوتر (scooter) قرمز دارم و هنوز دارم دور و بر محل تصادف موتور سواري بكنم.اين يكي از اخرين ازادي هاي منه...يا فريب ازادي.
ج:تو يه تور كنسرت خواهي داشت.اگر يه اجراي بزرگ و پر سر و صدا و متهور باشد چه قدر از اهنگ هاي اين البوم رو اجرا خواهي كرد؟
م:من خواهم فهميد. من دارم اجرا مي كنم با يه گروه كوچيك توي راديو ها.اون خيلي باحاله...با اين گروه شوخ طبع،ممكنه كه من توان عضلاني بالايي داشته باشم و ما تعداد زيادي اهنگ اجرا كنيم.گروه قديم...قاب براي اين گروه بزگتره. اون بايد توي مقياس و اندازه باشه.من هنوز يه مقياس بزرگ مي بينم.به نظر مياد اون قابل كنترل تره.
ج:هنوز خيلي ها اون مارك نافلر قديمي را مي خواهند. ايا اين ممكنه كه تو بزرگ شدي اما اجراهات نه؟
م:بايد يه راه ديگه اي باشه.من هميشه متحير ميشم وقتي كه در پايان كنسرت من مي بينم همه ي جواناني كه مي دوند و ميان تو صحنه.
ج:شعرهات(lyric) هم مزه ي ترانه هاته،اما كلمه ها پايين تر از سطح شعر(poem) است ايا اين به خاطر اين است كه در جواني روزنامه نگار بوديد؟
م:من وحشتناك قديمي ام.ما بايد چيزي رو انجام بديم كه بايد.
ج:اما تو گفتي كه يه خواننده(reader) بزرگ هستي.
م:نه.من يه ادم خيلي تنبلم.من مي توانم يه نيمكت پيدا كنم كه روش دراز بكشم و مطالعه بكنم.من معتقدم كه او يك روشنفكر است...من معمولا چند تا كتاب در حال قدم زدن مي خوانم.اما من هميشه احساس مي كنم عقب مانده ام،من هميشه در تلاشم كه بربايم.من يه طعمه ام،مثل ديگران،به خاطر لپ تاپ.
خ:وقتي نافلر به نافلر گوش ميده چه چيزي مي شنوه؟
م:من فقط موسيقي رو مي شنوم.من مجبورم به طور كامل به اون گوش بدم در ان زمان مثل يه بار سنگين روي دوش منه.بعد بسيار خوب ميشه زيرا من مي دونم كه به پايان نزديك مي شوم.
خ:تو هم يه هنرمندي و هم يك دانشمند گيتار.ايا يك تعريف تكنيكي وجود دارد براي تاثيري كه بر روي شنونده مي ذاري...يا اينكه اون يك رازه؟
م:دانشمند؟من درس ها را اموختم. من قصد داشتم گيتار را فرا بگيرم...يك cello guitar... ساخته شده توسط يك سازنده ي بزرگ،و من فقط قصد داشتم كه گيتار زدن را بياموزم.من قصد داشتم كه بهتر بشوم.اما با ترانه هاي كوتاهم،من فقط مي توانم انجام بدهم چيزي را كه مي توانم:من زمزمه مي كنم و ساز مي رنم.
ج:اره،تو فقط يه نوازنده بودي كه براي امرار معاش در مجالس و محافل عمومي مي زدي و پول بدست مي اوردي.به سختي...
م:به نظرم مهم نيست كه ايا من با دست چپ مي زنم و يا دست راستم.من مي تونم بازگشت صدا رو بشنوم.اين نزديكترين توضيح براي حرف من است.بعضي چيز ها رو با لمس كردن و ارتعاش اون انجام مي دهم.و اون چيست،من مطمئن نيستم.
ج:مجله رولينگ استون تو رو در رتبه 27 بهترين گيتاريست هاي راك قرار داره اگر تو همين روند را ادامه بدي ايا مي توني به رتبه 25 يا 20 برسي؟
م:من شك دارم...من به يك سوي ديگر دارم وارد مي شوم.به زودي به زير 100 خواهم رفت.
ج:چهار كلمه:"حراج گيتار مارك نافلر"ايا تو مي تواني پيش بيني كني در چه سني اين كلمه گفته مي شود.اگر يك روزي...؟
م:خيلي محتمل است كه گيتارهامو دور بريزم.و انها براي من پول مي سازند.يكي 35000 پوند به من داد براي نيم ساعت كلاس گيتار،اما من مجبورم كمي پول نگه دارم...يكي از بچه هام گيتار مي زنه و او ممكنه مقداري از من بخواهد.
ج:اجازه بده درباره work ethic (باور اينكه كار سخت،تقوا و خدمت كردن شخصيت ادم را مي سازد)صحبت كنيم.
م:دو كلمه اي كه كمترين محبوبيت را نزد من دارند!
ج:تصور عمومي اين است كه شروع اين موسيقي پول براي هيچ(money for nothing) است.لطفا بگو به بچه هايي كه تو هنوز تمرينشون مي دهي.
م:تو واقعا مجبور هستي كه بخواهي اين كار را انجام بدي.واقعا متحير مي كند وقتي بچه ها با هم جمع مي شوند،موفقيت بدست مي اورند و انها را به يك تور دعوت مي كني و انها به تقويم نگاه مي كنند و مي گويند من تو اين هفته هيچ كاري نمي كنم.رسم است كه موزيسين ها بيشترين شب ها را در يك هفته موسيقي بنوازند...و من اين كار را كرده ام
ج: در خانه و تمرين چي؟
م:چت اتكينز(chet atkins) :بايد ياد بگيري كه در حال خوابيدن هم گيتار بزني.و من اين كار را كردم و اين كار به فعاليت هاي ديگر من لطمه زد. من احساس نكردم كه گزينه ي ديگري نيز دارم.من هنوز اين راه را احساس مي كنم.
ج:ترانه هاي خانوادگي تو مانند يك گربه خانگي براي كساني از ما است كه خانواده دارند.مخصوصا اهنگ هاي "All That Matters" و "True Love Will Never Fade". چون من يك ميليون دلار ندارم تا به امور خيريه تو بدهم.من مجبورم ترانه هاتو موقع خواب براي دخترم بخونم.ايا تو براي بچه هات اين كار را انجام مي دهي؟
م:خواندن براي بچه هام يكي از مسرت بخش ترين كارهاي زندگيم هست.من نمي دونم كه اون از كجا مياد ولي وقتي در كنار بچه هام هستم مي توانم ترانه بسازم هر چه قدر كه در ان لحظه اشفته باشم.هل دادن يك بچه بر روي تاب كه به نظر مياد يك پيشامد است. اما وقتي يك بچه كوچك ترانه ميگه من هيچ چيزي را بهش اضافه نمي كنم.
خ:من حس مي كنم كه بخش بزرگي از تو هنوز كودكي است در Northumberland در جستجوي يك Geordie (مراجعه به اهنگ Sailing to Philadelphia )؟
م:يك geordie ...و يك پسر.پسرهاي زيادي در من وجود دارد،و من سعي مي كنم كه اجازه ندهم انها بميرند.اگر من بچه بودم،به گيتارها و اتوموبيل ها نگاه مي كردم.اون چيه؟زندگي ما را رشد مي دهد از خيلي لحاظ; چرا از هر لحاظ؟اگر تو يك قطار در كودكي داشتي چرا ان را ترك مي كني؟
ج:"Punish the Monkey"...اگر من يك تفسير سياسي در مورد ان داشته باشم ايا ان مي تواند يك بي احترامي و مبتذل باشد؟
م:بله.اگرچه از نقطه نظر سياسي و اقتصادي،اون دقيقا از چيزهايي است كه در هر دو كشور ما اتفاق مي افتد...انها هرگز افرادي كه واقعا ان كارها را انجام دادند پيدا نمي كنند.من سعي كردم كه اين چيزها رو توي البومم بگنجانم،اما ان مورمورم مي كند.لطفا بيانيه تاسف و عذر خواهي من را هم بنويس و به مردم بگو كه،دفعه بعد،من واقعا سعي مي كنم تا "You Are My Sunshine" را ضبط كنم. 


Read more...

مصاحبه با مارك نافلر براي البوم Shangri-La

داستان هايي از Shangri-La / مصاحبه با مارك نافلر
تاريخ مصاحبه: 28/9/2004  

س: مارک, از وقتی که اون تصادف با موتورسیکلت رو گذروندی به نظر میاد تو خیلی فعال بودی, نوشتن اهنگ و ضبط البوم جدید در کالیفرنیا.
ج: من خودم رو در زیاد نوشتن پیدا کردم. من در خونه بودم نه در جاده, بنابراین تصادف برای اون طرف خیلی خوشحال کننده بوده. حالا شایسته جنگ هستم. پر از اشتیاق برای رفتن.
س: تو استفاده کردی از یه گروه منظم و یه تهیه کننده خیلی معمولی با چاک اینلی(chuck ainlay ).
ج: بله چاک و گروه ده سال یا شاید هم بیشتر هست که با من هستند بنابراین ما یه گروه کوچیک خوبی داریم و همون حس مزاح و خوشمزگی. احساس خیلی خوبیه. یه نقطه اوج برای من وقتی ما این گروه رو جمع کردیم. من ترانه رو با گیتار شروع خواهم کرد, ما درباره اون صحبت می کنیم و یه چیز کوچیک می زنیم و می ریم تا اون رو انجام بدیم.
س: گروه تجهیز معمولی داره:ریچارد بنت( richard bennett ) گیتار, جیم کاکس(jim cox ) و گای فلچر(guy fletcher ) ارگ و پیانو, گلن وولف(glen wolf ) باس و چاد کرامول(chad cromwell ) درامز.
ج: ما همه چیز رو با هم شروع می کنیم, ما دچار کمبود می شیم بنابراین کمی خونریزی می شد تا اون مشکل رو حل کنیم.گروه خیلی خوب می نوازد و گوش می کنه و ما نوار رو متوقف نمی کنیم. ما چندبار ضبط می کردیم اما اغلب همون بار اول رو ازش استفاده می کردیم.
س: ایا لوکیشن ضبط تفاوتی داشت؟
ج: Shangri-la محصول یه استودیوی دهه 60 در مالیبو است. مردم باب دیلن و نیل یانگ و گروهی رو دوست دارن که اونها رو سر جاشون میخکوب می کنه. مالک استودیو مقدار زیادی جا برای ما نگه داشته بود و از من دعوت کرد تا اونجا ضبط کنم. كاليفرنياي قديمي به نظر امد كه خيلي چيزها دارد كه من انجام بدهم و بعضي از انها را توي البوم ضبط كردم.
س: تو هميشه كسي هستي كه درباره شعرهاي ترانه هات توضيح نمي دي ايا اين طور است؟
ج: خب،من بعضي هاشو مي توانم.من راه David Hockney براي صحبت هاش درباره ي نقاشيش را دوست دارم.براي مثال،من سعي مي كنم تا جايي كه ممكن است ساده باشم.اما بعضي وقت ها من تا انجايي پيش مي روم كه تو سعي مي كني ترانه ها را به طور كامل توضيح بدي،تا انجايي كه انها از تو دور مي شوند.و مردم مي خواهند انها را براي خودشان بسازند،به خاطر اينكه بعضي چيزها شخصي و خصوصي اند،و انها انجام مي دهند. اين يكي از چيزهاي مجذوب كننده درباره ي اونه- اون از تو دور مي شود و يه زماني مي رسد كه مال انها ميشه.به عنوان مثال ترانه "The Trawlerman's Song" .من دوست داشته بودم كه او از هر كجاي دنيا كه هست بياد اينجا،تو مي خواهي كه او بياد،بنابراين من نمي خواهم ان را براي تو تباه كنم با گفتن اينكه من ايده داشتم.صحبت كردن از بعضي ترانه ها براي ديگران اسانتر است.تم هايي وجود دارند كه خيلي چيزها را به انها متصل ميكند.من بعضي مواقع سعي ميكنم به حال نگاه كنم با نگاه كردن به گذشته.زمان ها تغيير ميكند اما مردم نه. شخصيت هاي خيلي زيادي وجود دارد-عاشق ها،مشت زن ها،ماهيگيرها،قاچاقچي ها، شومن ها، موسيقي دان ها، سارق ها، مودب ها.من خودم را در دهه ي 60 پيدا كردم يك خرده نمايشگاه(fair bit) كه تاثيرهاي خيلي زيادي بر روي من گذاشت زماني كه خيلي كوچك بودم،مثل Lonnie Donegan and The Shadows.
5:15: اين تا حدي درباره ي قتل يك fruit machine man در Tyneside است وقتي من فقط يك نوجوان بودم. من مي توانم زمان را براي نوشتن ترانه ها پيدا كنم!بدن يك بريدگي بزرگ داشت و ان توسط يك گوركن كشف شد زماني كه شب داشت صبح مي شد و او داشت توي اون صبح يخبندان به خونش مي رفت و باشگاه هاي شبانه در نيوكاسل در حال بستن بودند.فرهنگ امريكايي ما بعد از اين زمان مي ايد اما هميشه مي ايد.Notting Hill اولين چشم پوشيش را در مورد تير اندازي داشت،در اون اخر هفته.
Back to Tupelo :من گمان مي كنم كه به تدريج فهميدم مانند يك بچه كه رفت به هاليوود تا ستاره موسيقي شود مانند الويس.من نفهميدم چه قدر بد.اون من را غافلگير كرد با اموختن اينكه انجا مديران موسيقي وجود دارند كه تحسين مي كنند مديرشو،‍Colonel Parker. و هزاران پسر بچه امروز مي خواهند كه افسانه باشند،بيشتر هم فقط به خاطر افسانه شدن،شايد بيشتر از هر زمان ديگري
Boom Like That : اين درباره ي Ray kroc است مردي كه McDonalds را ساخت و تبديلش كرد به يك تجارت در سراسر دنيا.دوباره،ديدهاي متناقضي درباره او بوجود اومده: حركت ضد جهاني شدن در يك سو و مردمي كه او را صدا مي زنند تصور خيالي و سازنده ي اين مدل تجارت در طرف ديگر.اهنگ بيشتر عبارت است از چيزهايي كه Kroc به خودش گفت.
Sucker Row :من تصور كردم يك دلال ناچيز و كم اهميت را با چيزي كه او بهش مي گه "يك نگرش زيبا" از لاس وگاس. سقوط وگاس توضيح داده شده است توسط بعضي از بيننده ها و خيال باف ها و احساس مختلف ديگران.
Song for Sonny Liston : خب،ساني ليسون يك شخص بزرگ براي من بوده از كودكي.او شكست ناپذير بود تا اينكه محمد علي كلي او را ناك اوت كرد تا اولين قهرمانيش را بدست بياورد. او شخصيت مشكوكي داشت كه پول زيادي براش بدست اورد.او يك كودكي سخت و رنجوري داشت. او هرگز لبخند نزد.بعضي از راه هاي زندگيش من را ياد مايك تايسون مي اندازه.يك كتاب قوي در مورد ليسون وجود داره "Night Train" نوشته شده توسط Nick Tosches ،كه واقعا به من براي ساخت اهنگ كمك كرد.
من ان را سه نفري اجرا كردم،يك گيتار،گيتار بيس و درام و من مشابه چيزي كه با Donegans's Gone انجام دادم اگرچه جيم كمي از ارگ استفاده كرده بود. وقتي من 60 سالم بشه شروع مي كنم با يك جفت Donegan. احساس خوبي داشت برگشتن به تنگنا با گيتار.يك اجراي افتخاري هم با Joe Brown در يك ستايش به Lonnie در Royal Albert Hall داشتم.من يك يادگار مخصوص از Lonnie در اشپزخانه دارم كه براي دختر بچه مون به ارامي مي خونه، كه افسون كننده است.
Postcards From Paraguay : من تصور كردم كه بعضي از اواره ها با مال دزدي فرار مي كنند.بعضي ها به من پيشنهاد كردند كه البوم تا حدي درباره زحمتكشيدن و درستكاري است بر ضد منفعت طلبي از راه نا مشروع.شايد موضوع بيشتر به خاطر جنايات سازماني است كه اين اواخر بوجود امده.
س: عده اي Got shot off my horse, so what I’m up again’ "" در ترانه ي Everybody pays را گوش مي دهند و به اين فكر مي كنند كه تو درباره ي تصادفت صحبت مي كني.
ج: هرچه قدر كه كار كني براي خدمت به خودت كار كردي!وقتي تو مي خواهي بخوني و برقصي-وقتي يك كودك به من مي گويد كه مي خواهد كه يك موزيسين حرفه اي شود،من به او نگاه مي كنم و فكر مي كنم كه اين خيلي فوق العاده است اما من مي دانم كه او بعضي مواقع مي خواهد كه عقب نشيني كند.احساس شبيه ورزش است چون كه او تو را از لحاظ روحي تقويت مي كنه.گيتار من در اهنگ Our Shangri-La تحت تاثير Hank Marvinاست. ان اهنگي است درباره ي خارج شدن از اين زمان و مكان.من عاشق گيتار زدن هنك هستم.او دليل اين بود كه اولين گيتارم قرمز بود.
س: با تمام خلاقيتي كه تو توي البومت داري ،در حال كار كردن يك البوم دو صداي با Emmylou Harris هستي،درسته؟
ج: اره،ما موفق شده ايم جلسه ي ضبطي در اينجا و انجا برگزار كنيم در چند سال گذشته.من اميدوارم كه ما مي توانيم يك ضبط داشته باشيم قبل از اينكه خيلي طولاني بشه-انجام دادنش خيلي ساده است و امي (Emmy) هم يك افسانه است،پس خيلي اميدوارم كه بتونيم اينكار را انجام بدهيم.
س: تو تورت را به تعويق انداختي به خاطر تصادفي كه شايد برگشتن به ان جاده تو را اذيت بكند.
ج: من براي اينكه ان را فراموش كنم به جلو نگاه مي كنم.من يك تور را ازدست دادم و ان ديگه هيچ وقت اتفاق نمي افتد.زندگي كردن هميشه بزرگترين چيز براي من بوده است.من يكي از ان خوش شانس هام:من خوشحالم كه مي توانم ترانه بنويسم و ضبط كنم،تمرين كردن و زندگي كردن-اين همه چيز منه.





Read more...

About This Blog

  © Blogger template Romantico by Ourblogtemplates.com 2008

Back to TOP